آرشیو آبان ماه 1402

اشعار و دلنوشته های مهدی صارمی نژاد

معرفی. Introduction

۳۱ بازديد
روانشناس بالینی
شاعر و نویسنده

شعر مست و پیر

۱۴ بازديد
مهدی صارمی نژاد - mehdisareminezhad

مست وپیر

شنیدم مستی با پیری همی گفت

که من دارم خدا را دوست بسیار

بدو، بستم عهدی تا سر جان

شوم مست وجودش، جام در جام

تمام فکر و ذهنم کوی یار است

تمام تار و پود من اله است

صدایی مملو از آرامش جان

بپرسید از برای راه فرجام

کدامین راه، مقصود ره توست

کدامین عشق معبود تن توست

کدامین قبله عالم به رویت

دری بگشاده بروی وجودت

تمام راه معبود تو این است؟

تمام سعی در کوی تو این است؟

جوان مست مدهوش الهی

تکان می داد سر با بی حیایی

که من غرق وجود یار گشتم

به چشمان عزیزان خار گشتم

من و معشوق با هم جفت گشتیم

درون کوره عشق، ذوب گشتیم

بخندید و بلند فریاد می زد

بسان یوسف و یعقوب گشتیم

به بار دیگر آن پیر خردمند

به آرامش از او پرسید، ای مرد

کدامین یوسف و یعقوب گویی؟

کدامین کوره معشوق گویی؟

کدامین یار با تو همنشین است؟

کدامین عشق تو در تو ته نشین است؟

اگر الله منظور تو، این است!

که او راهش صراط المستقیم است

ندارد هیچ در او راه عاشق

که او در ذات، پاک وبی نظیر است

مشو مغرور کز کنه نفوست

نداری هیچ نوری در وجودت

بیا این بار با خود آشنا شو

بیا این بار از نفست جدا شو

تو خواهی دید آنجا نور حق را

اگر آماده سازی قلب خود را

من و تو راهمان بسیار دور است

من و تو عشقمان گاهی عجول است

بدان با یاد او، هست قلب آرام

اگر باشد کلامت ذکر الله

به یکباره ره صد ساله رفتی

اگر با هر گنه بیگانه گشتی

بیا در اولین گام صراطت

دعایی کن ببخشاید گناهت

که او بخشنده و بس مهربان است

که او معشوق قلب مومنان است

مهدی صارمی نژاد

شعر گرگ و میش Twilight poem

۲۱ بازديد
mehdi_sareminezhad

گرگ و میش

داستان نفس ماست، چون گرگ و میش

عاقبت این میش را آید به نیش

از ازل دانند، عقل و درک بیش

گفته اند پیکار باید، رو به پیش

بیش از این بایست راهی چاره کرد

در وجود خویش آهی ناله کرد

از کنون بایست در پیکار بود

چشم ها را باز، پس بیدار بود

آنکه چشمانش بروی نفس بست

رخصتی دادست، بر انسان پست

عاقبت این نفس کورت می کند

از درون خویش دورت می کند

نفس را بایست، با زنجیر بست

دستهایش بسته، دندانش شکست

آنکه با نفسش، بازی می کند

شیشه را با سنگ، راهی می کند

جنگ گرگ و میش ما پایان گرفت

 آن که در پیکار اوست، آرام گرفت 

مهدی صارمی نژاد

آرامش Calm

۱۰ بازديد


مهدی صارمی نژاد _mehdisareminezhad





گاهی برای کسب آرامش نیاز نیست بدنبال رنگ های هاله اطرافمان و انجام اخرین روش های مدتیشن بود، کافیست سکوت کنید. آگاهی در جای درستی خواهد نشست.
و آگاهی همان آرامش در پرتوی نور است.
مهدی صارمی نژاد

Sareminezahad_شعرترس

۱۹ بازديد
مهدی/صارمی/نژادترس

گفته اند در آن زمان های قدیم  
حاکمان شهرها بودند ظلیم
شهرها آکنده از دیوار بود  
مردمانش خفته، بس بیذار بود
گرچه ظلم حاکمان بود بی دلیل  
مردمان می خواستند باشند ذلیل
از زلالت حس خوبی داشتند  
حس ها را کشته می پنداشتند
کشته بودند خویش را در ناخوشی  
ناخوش ها بهتر از هر کوششی
آن زمان از عقل و دین چیزی نبود  
آن زمان از عشق و کین چیزی نبود
عشق هاشان را گنه می داشتند  
کینه هاشان بی اثر می کاشتند
کودکی در عالم بازی خویش  
چوب را برداشت، فریاد زد به پیش
پیش خود جنگید با آن دشمنان  
در نظر خندید از آن مردمان
او به نیک فهمید این راه رفتنی است  
گامها کوچک، اما ماندنی است
پس به راه افتاد در امیال خویش  
چارها می ساخت با افکار خویش
او قدم را چاره این ترس کرد  
ترس ها را مرحمی، بر زخم کرد
دردها مان از درون سینه هاست  
سینه هامان، خالی از انگیزه هاست
چونکه، انگیزه کلید برد ماست
 بردهامان، ریشه در اندوه ماست
آنکه از اندوه، درس هایش گرفت
 بُرد را از قبل، در دستش گرفت
مهدی صارمی نژاد

بخشش _ condonation

۱۴ بازديد
Mehdisareminezhad _ مهدی صارمی نژاد



خشمگین شدن از انسان ها امریست طبیعی
اما
کینه ورزی از همان انسان امریست غیر طبیعی.
انسان ها امکان خطا دارند و ما حق ناراحت شدن، اما کینه ورزی نوعی انتقام از خودمان است که بی دلیل است.
مهدی صارمی نژاد 
 

نوشته های یک روانشناس _handwriting of a psychologist

۱۰ بازديد
مهدی صارمی نژاد _mehdisareminezhad

نمایش های مجازی ما آدمها خیلی از دنیای واقعیمون دوره،
مراقب باشید در سیاه چاله های توهم گیر نکنید.
مهدی صارمی نژاد