خدا

اشعار و دلنوشته های مهدی صارمی نژاد

صراط

۶ بازديد

دلنوشته-مهدی صارمی نژاد
الهی به الف تا م مَت قسمت میدهم
آنجا که تردیدی در آن راه نیست
ایمان ایمان آورندگانت
به تو و به صراطت در صلاة
که چه روزی هایی در آن قرار دادی
برای آنان که به تو و به آخرتت ایمان دارند
بدرستی که تو رستگار میکنی، آنانی را که بخواهی

خدای بخشنده

۸ بازديد
مهدی صارمی نژاد//sareminezhad
الهی تو به محبت، من به اشتباه

تو به عشق، من به گناه
تو به عفو، من به تکرار آن
الهی چگونه سپاسگزارم تو را آنجا که
دیدی گناهانم را و چشم پوشیدی
دیدی رفتارم را و رو برگرداندی
و آنجا که تنها من و تو می دانستیم و تو از حق خود گذشتی
الهی در میان جمعیت تنهایم چون تنهایی تو را به جمع هایم دادم
و بیگانه ام از خود چرا که تو را ز خود رها ساخته ام
کنون به اشک چشمی، به انتظار عفو نشسته ام
به رحمتت چشم دوخته و به رحمانیتت قسم خورده ام
مرا به آب توبه ات پاکیزه نما که آغوشم را تنها برای تو گشوده ام
ای رحم کننده ی مهربان

خدای رحمت

۱۱ بازديد
مهدی صارمی نژاد//mehdi sareminezhad
الهی سپاس تو گویم، که تو قادری
زمین و زمان را به حق خالقی

الهی تو بخشنده هستی،تویی مهربان
تویی حکم فرمای روز جزاء

الهی پرستش برای تو نیک
گدایی و خاری به پیش تو نیک

الهی هدایت بفرما تو ما را کنون
به قرآن و انجیل، کتاب زبور

الهی به لطف و به رحمت ز ما
بگردان تو رو از گنه های ما

الهی شگفتم به خلقت ز توست
شگفتم ز دریای پر مهر توست

چه خوش آفریدی تو انسان خاک
چه نیکو سرشتی تو الزام آن

قسم خورده ای بس به سینای طور
به انجیر و زیتون به دنیای نور

تویی برترین خالق آسمان
تو زیباترین نام هر دو جهان

تو سوگند خورده ای به ایمان راست
به خلقت، به آدم، به حوای پاک

الهی به کردار نیک و به خورشید صبح
فرودم مگردان چو مردان خُرد

مهدی صارمی نژاد

شعر امید Hope

۲۰ بازديد
مهدی صارمی نژاد/mehdisareminezhad
از خدا خواستم فردایی دگر
پس بدو بستم امیدی دگر

در نهانم آرزوها کاشتم
من به فردایی دگر چشم داشتم

چونکه خود را اینچنین پنداشتم
سوختم از آنچه دیروز داشتم

من گسستم آنچه بد میداشتم
پاره کردم، جور دیگر بافتم

ساختم من بار دیگر راه خود
از درون توده افکار خود

در درون خویش دریا ساختم
سنگ ها را در کَفَش انداختم

از شکست ها پلکانی ساختم
بازوانم را قوی تر ساختم

خوب میدانم که فردای کنون
مثل امروز است، قدرش را بدون

مهدی صارمی نژاد

ستار

۲۹ بازديد
مهدی صارمی نژاد-mehdisareminezhad
س ت ا ر


خداوند میخندید،
فرشتگان میچرخیدند،
کائنات غرق در شادی بود.
گویی اتفاقی رقم خورده بود.
آری؛
انسانی به اختیار،
نگه داشته بود آبرویی،
از خلق خدا،
برای خدا.

خداوند او را خطاب نمود؛
ای بنده من،
من تو را بقدر آسمانها و زمین دوست دارم.
بگو چه میخوایی؟

در جوابش؛
فرشتگان گریستند.
کوه ها در زمین فرو رفتند.
آبها بخار شدند در آسمان.
و
شیطان مبهوت ماند.

او از خداوند ٤ چیز درخواست نمود؛( س ت ا ر )
1. سطرهای نامه اعمال انسانها را در صورت مخدوش بودن با سرعت بخواند.
2. تا به موضوع ناراحت کننده ایی برخورد از آن بگذرد.
3. آنجا که غلط نوشته شده پاک کند و درستی را جایگزین سازد.
4. روی پرونده را مهر مورد تایید است بزند.


تا روز حساب؛
حساب
ذی حساب
از
صاحب حساب
جدا نشود،
آنوقت بدهی ها شمارش گردد.


کمی ستار بودن را تجربه کنیم.

مهدی صارمی نژاد

یغما booty

۴۱ بازديد

 مهدی صارمی نژاد-saremi nezhad

یغما

الهی
در اغمای تو به یغما بردند دلم را،

کنون پرده از چشمانم بگشا،

که صراطت را به سبیلت واگذارده ام

الهی
شب ها بدان امید که تو را خواهم دید می خوابم

چشم هایم را می بندم و دلم را به سویت روانه می سازم

آرام و رها، چون طفل خفته در دامان مادر

و دلگرم،

به فردایی که تو برایم به بهترین شکل رقم خواهی زد

و حالی که تو دگرگون خواهی کرد

نه قائل به جبرت هستم که تلاش خویش را بیهوده انگارم

و نه تکیه به افعال خویش دارم که تو را ز خود بیگانه بدانم

هر چه هست تویی

و تو در من

و من از تو بی خبر

مرا به خود آشنا ساز

که آغاز خداشناسیست،

خودآگاهی.

مهدی صارمی نژاد

دلنوشته (1)

۳۳ بازديد
mehdi sareminezhad|مهدی صارمی نژاد

دیشب دلم لرزید
فکر کنم دهلیزهایم مشکل دارند
شاید از کوک در رفته اند
شاید جرم گرفته اند
شاید نیاز به تنظیم دارند
شاید..
شایدم دل به دنیا بسته
دنیا مضطر می گرداند
دلی که اضطراب می گیرد
آرام نمی گیرد
قرار نمی گیرد
ایمان ندارد
یادم رفته بود
بهتر است بگویم
دلی که نور ندارد 
یادی از خدا نمی گیرد
خدایا یک لحظه هم قلبم را از نورت خالی نگردان

مهدی صارمی نژاد

گفتوگو با خدا... Conversation with God

۴۳ بازديد
mehdi sareminezhad

از خدا پرسیدم..
بهشت کجاست؟
ایشان پاسخ فرمودند
بسیار نزدیک است
خداوند فرمودند
قلبت را نشانم بده؟
با اشارتی نشانشان دادم
خداوند فرمودند
حست را نشانم بده؟
عرض کردم دیدنی نیست!
خداوند فرمودند
پس چگونه قلبت را نشانم دادی؟
عرض کردم خب پشت قفسه سینه ام است
خداوند فرمودند
بار دیگر نشانم بده؟
این بار قبل از نشان دادن..حسش کردم
خداوند فرمودند
نشانم دادی


من دیگر از آن روز..من..نیستم
گاهی فراموش می کنیم
آنچه حس کردنی ست را نمی توان با چشم دید

فریب چشم هایمان را نخوریم تا قلبمان را از یاد نبریم

بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد


مهدی صارمی نژاد

چه کسی با من و توست؟ Who is with you and me

۳۷ بازديد


چه کسی با من و توست؟ 

زندگی بازی نیست که در آن مهره بچید

زندگی یک هدف است که در آن یار بدید،

که در آن عاشق شد تا به معشوق رسید

زندگی شفاف است

آنچه را میبینی همگی از من و توست

آن همه تاریکی،

آن همه درگیری،

از درون این دو ست.

زندگی نزدیک است

در درون رگ توست

زندگی را به تمام معنا

میشود گفت خدا

می توان گفت که حق

یا که شاید الله

می توان گفت که دوست؛

چه کسی بهتر از اوست!

می توان با لبخند

بوسه ای از گل چید

می توان از آن دور

رخ خورشید بدید

می توان پنجره بود

رو به روی امید

می توان باغچه بود

تا در آن گل روید

می توان باران بود

یا که حتی یک رود

می توان آدم بود،

تا تمام ملکوت

همگی با احساس

سر بذارند به سجود

می توان هر کس بود،

می توان هر چیز شد

تا شود آخر کار

دست هایت پر بار


مهدی صارمی نژاد